♥♥♥ عشقولانه ♥♥♥
عشــــــق
نظرات شما عزیزان:
همـــان حســرتــی استــ ــــ !!!
کــه همیشــ ـه ســایــه اش در زنـدگـ ـی تــو بــاقــی مـی مــانـد ... !
وقتــی بــا دیگـ ـری در خیــابـ ـان قــدم مـی زنـ ـی ...
وقتــی دیگـ ـری را مـی بــوسـ ـی ...
در آغـ ـوش دیگـ ـری ؛ بــا فکــر او بــه خوابــ ــــ مـی روی ...
ســایـه ایــی کــه از سنگینـ ـی اش کــم نمــی شـ ـود
حتــی وقتـ ـی فـرزنـدتــ ــــ بــه تــو مـی گـویـد مـادر / پـدر ...!
عشـ ـق بــه هـ ـم نـرسیــدن استــــــ !!!
پاسخ:ممنون:)
گشتم میان خاطرات سوخته!
میان حرف ها ، میان نگاه ها ...
نه نمی خواهم به زبانم حتی بیاورم...
که نیست ، آن چه باید باشد و نیست...
ولی مجبورم باور کنم...
تو رفته ای... و من از پا افتادم...
به همین سادگی!...
آپم گلم
яima |